
از باغ میبرند چراغانیات کنند
تا کاج جشنهای زمستانیات کنند
پوشاندهاند «صبح» تو را «ابرهای تار»
تنها به این بهانه که بارانیات کنند
یوسف! به این رها شدن از چاه دل مبند
این بار میبرند که زندانیات کنند
ای گل گمان مکن به شب جشن میروی
شاید به خاک مردهای ارزانیات کنند
یک نقطه بیش فرق رحیم و رجیم نیست
از نقطهای بترس که شیطانیات کنند
آب طلب نکرده همیشه مراد نیست
گاهی بهانهای است که قربانیات کنند
نظرات شما عزیزان:
nazi 
ساعت20:47---3 ارديبهشت 1390
ba har chi mikhay link kon
http://pashe.cheshm.asaly.loxblog.com/
قطره اشک 
ساعت14:18---2 ارديبهشت 1390
شعر قشنگی بود
مرسی مهرانا جاااااااااااااااااان
|